سردبیر سابق مجله فقه اهلبیت (ع)، در گفتگوی اختصاصی با فقه هنر:
لید: رندی یکی از فقیهان را پرسید اگر من دستم را به اطراف شانههایم اینچنین به حرکت درآورم حرام است؟ فرمود: نه عزیزم! گفت: اگر سرم را بدینگونه بچرخانم چطور؟ فرمود: نه عزیزم! برخاست دو پایش را اندکی موزون به حرکت درآورد. گفت: این چه؟ فقیه محترم فرمود باز هم اشکالی ندارد. سپس بلند شد و رقص کاملی کرد و گفت آقا این حرکات چه حکمی دارند؟ آقا فرمود حرام است او با شگفتی از آقا سؤال کرد چه شد؟ این جمع همان حرکات است. جناب فقیه فرمود: در اجزایش بهتنهایی اشکالی نبود ولی مردهشور ترکیبش را ببرد!
اشاره: حجتالاسلاموالمسلمین عبدالرضا ایزدپناه، بیش از 4 دهه است که با فقه معاصر در ارتباط است؛ چه در زمانی که با دوستانش، سنگ بنای دفتر تبلیغات را گذاشتند، چه زمانی که برای چند دهه، سردبیری مجله فقه اهلبیت (ع) را به عهده گرفت، چه ایام سردبیری مجله «موضوعشناسی فقهی» و چه در عرصه تصدی معاونت قوه قضائیه. او در این سالها، همواره تلاش کرده تا با حرکت در مسیر انضباط فقهی، از نواندیشی نیز غافل نشود. با او پیرامون ادله حرمت رقص و حرکات موزون گفتگو کردیم. از دید او، رقص و حرکات موزون در منابع فقهی با این عنوان یاد نشده اند؛ لذا فقها با تطبیق عناوینی همچون لهوولعب و لغو بر آن، تلاش داشتهاند تا حکم فقهی آن را استنباط کنند. مشروح گفتگوی اختصاصی فقه هنر با این استاد و پژوهشگر حوزه علمیه قم، به قرار زیر است:
فقه هنر: آیا رقص، بهعنوان اولی، موضوع حکم به حرمت یا حتی مرجوحیت است؟
ایزدپناه: رندی یکی از فقیهان را پرسید اگر من دستم را در اطراف شانههایم اینچنین به حرکت درآورم حرام است؟ فرمود: نه عزیزم! گفت: اگر سرم را بدینگونه بچرخانم چطور؟ فرمود: نه عزیزم! برخاست دو پایش را اندکی موزون به حرکت درآورد. گفت: این چه؟ فقیه محترم فرمود: باز هم اشکالی ندارد. سپس بلند شد و رقص کاملی کرد و گفت آقا این حرکات چه حکمی دارند؟ آقا فرمود حرام است او با شگفتی از آقا سؤال کرد چه شد؟ این جمع همان حرکات است. جناب فقیه فرمود: در اجزایش بهتنهایی اشکالی نبود ولی مردهشور ترکیبش را ببرد.
در این گفتگو اسراری است که اگر درست تحلیل شود بسیاری از احکام در زمینه رقص و موسیقی باورمند میشود. این جهان بر نظم شبکهای و ارتباطات توحیدی سرشته شده است چونان که:
اگر ذرهای برگیری از جای فرو ریزد همه عالم سراپای
یک ویروسی که با میکروسکوپ هم درست دیده نمیشود، همه اندام یک موجود را به هم میریزد و گاهی عالمی را مانند کرونا درگیر میکند. یک اتم جابهجا شود تغییراتی در کارکرد آن پدیده، پدید میآورد. همه حرکات و اصوات آفریدهها، ریزودرشت در اطراف خود تأثیرگذارند و همه رخدادها و پدیدارها از حرکات و همافزایی و همافزونی موجودات رخ مینمایند.
این جهان کوه هست و فعل ما ندا سوی ما آید نداها را صدا
فعل تو کان زاید از جان و تنت همچو فرزندی بگیرد دامنت
نهتنها کارهای ما و حرکاتمان در این جهان اثرگذار است بلکه آن جهان ما را نیز میسازد: «کل نفس بما کسبت رهینۀ». جزای آن جهان از رفتار این جهان برمیخیزد. نمونه دیگر اینکه، همه کتابهای عالم و همه سخنها از آدم تاکنون از ۲۸ حرف درست شده است و ۲۸ حرف هم از هوا برمیآید و سامان مییابد. میلیاردها و کرور کرور کلمات و گویهها و صداها و آواها از برخورد نفس و هوایی پدید میآید که توسط زبان در دهان از مخارج حلق و دهان و دندانهها بیرون میآید. این همه الحان زیبا، این همه الفاظ خشن و شگفتا که هر کدام از این دهان بیرون میآید، بازخوردهای بسیار گوناگونی در فضا و وجود شنونده ایجاد میکند. گاهی با یک کلمه، عشق رخ مینماید و دائره المعارف عشاق و دیوانهای شعر و رُمانهای بسیار درست میشود و گاهی با یک کلام جنگ و خونریزی و خسارات بسیار به بار میآید. برایناساس، فقیه که موضوع کارش افعال مکلفین است، نمیتواند با شناختی ساده و ظاهری از موضوعات، حکم شرعی صادر کند. ما هم اگر اینجا سخن از روایی و ناروایی رقص میکنیم، نه فتواست و نه حکم میدهیم؛ بلکه پژوهش و کاوش میکنیم تا شاید به حقیقت برسیم.
درباره موضوع رقص نظر دادن خیلی دشوار است زیرا رقص گونههای بسیار زیادی دارد و تقسیمهای گوناگونی پیدا میکند بهویژه که از آغاز زندگی اجتماعی یا پیش از آن، نمودها و نمادهای شادی و شادمانی، عبادت و مراسم پرستش در اقوام و زمانها و شهرها و محلهای مختلف بوده است و هر کدام رنگ و آهنگ ویژه خویش را دارند و باید موضوعشناسی دقیق و جدی در این زمینه انجام گیرد. نمیتوان بدون شناخت دقیق موضوع رقص، به هر حرکت موزونی رقص حرام گفت. موضوع فقه و اجتهاد، افعال مکلفین است و رقص هم مصداق بارز فعل انسان است.
فقه هنر: ادله حرمت رقص از دیدگاه قائلان به حرمت آن چیست؟ آیا این ادله تمام است؟
ایزدپناه: فقهای مکرم در بسیاری از احکام، ادله را درست اقامه کردهاند. اجتهاد هم درست انجام گرفته است ولی چون موضوع بهدرستی شناخته نشده است حکم نیز بر جای خود قرار نگرفته است. در مورد رقص، برخی انواع آن، طبعیاند و برخی اختراعی و برخی هم دوگانه و ترکیبی. حرکات نیز مانند خوراکیها میتواند مصرفکننده را مسموم روحی و اخلاقی کند، میتواند او را به کنشها و واکنشهای زیانبار وابدارد، میتواند باعث خوشحالی انسان و مایه درمان روان او باشد. برایناساس باید امروزه هم موضوع رقص را درست شناخت هم ادله آن را دقیقتر کاوید و پژوهید.
فقه هنر: آیا ادله حرمت رقص، حرمت آن را فینفسه اثبات میکنند یا به جهت مقارناتی از قبیل اختلاط با نامحرم، موسیقی حرام و…؟
ایزدپناه: به نظر من با نگاه موضوعشناسانه میتوان گفت برخی حرکات موزون اندام خاص میتواند مفسدهانگیز و مشمول حرمت قرار بگیرد ولی در بیشتر موارد، حکم حرمت روی ترکیب آن با عوارض دیگر میرود. بهویژه در روزگار ما که رقص، دهها گونه و رسته پیدا کرده است و بهعنوان یک فن و هنر در دنیا مورد مطالعه و پژوهش و آموزش قرار گرفته و در علوم گوناگون رشتههایی مانند جامعهشناسی رقص، روانشناسی رقص و از آن بالاتر روزی را در سال ویژه رقص قرار دادهاند.
فقه هنر: یکی از ادله حرمت رقص، فساد انگیزی آن است. اولاً: تشخیص این امر به عهده کیست؟ و ثانیاً در صورت مواجهه با آن بهصورت یک هنر یا یک ورزش، باز هم این فساد انگیزی در آن وجود دارد؟
ایزدپناه: در متون دینی ما عنوان رقص یا حرکات موزون مطرح نشده است. فقهای عزیز ما اگر هم دراینباره نظر دادهاند آن را ذیل عنوان لغو و لهوولعب قرار دادهاند و از آن راه حکم حرمت را روی رقص بردهاند. بیشک مواردی که در ذیل لهوولعب قرار نگیرد موضوع حکم حرمت قرار نخواهد گرفت.